طلاق توافقی و خانواده

نفقه زوجه و اقارب

نفقه زوجه و اقارب

  • زمان مطالعه : 6 دقیقه

ماده 1107 قانون مدنی می‌گوید: «نفقه یعنی تمامی نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از جمله تهیه مسکن، پوشاک، خوراک، وسایل منزل، هزینه های بهداشتی و درمانی و نیروی خدماتی (خدمتکار) در صورتی که از گذشته عادت به استفاده از خدمتکار داشته باشد یا به واسطه ی نقصان یا بیماری نیاز به خدمتکار داشته باشد.» استنکاف از پرداخت نفقه در عقدنامه : یکی از شروط ضمن عقد ازدواج، مندرج در عقدنامه های چاپی، که در صورت احراز و اثبات آن، زن می تواند از دادگاه تقاضای صدور اجازه طلاق بنماید: «استنکاف شوهر از دادن نفقه زن به مدت ۶ ماه به هر عنوان و عدم امکان الزام او به تعیین نفقه و همچنین در موردی که شوهر سایر حقوق واجبه زن را به مدت شش ماه وفا نکند و اجبار او به ایفا هم ممکن نباشد.» در ازدواج دائم پرداخت نفقه زن بر عهده شوهر است اما در ازدواج موقت صرفاً در صورتی پرداخت نفقه در تعهد مرد است که توسط زن و مرد شرط شده باشد. از سوی دیگر نیز زن در صورتی مستحق دریافت نفقه است که وظایف زناشویی را ادا نماید و به تعبیری ناشزه نباشد. انواع نفقه : هر چند قانون مدنی ما تعریفی از نفقه ارائه نداده است اما انواع آن را بیان کرده که عبارتند از: ۱٫ نفقه زوجه نفقه ای است که شوهر ملزم است به همسر خود بپردازد. و یا به عبارت دیگر صرف هزینه خوراک و پوشاک و اثاث خانه و سایر هزینه ها متناسب با وضعیت زن. ۲٫ نفقه اقارب و خویشاوندان نفقه ای است که اشخاص تحت شرایطی ملزم به پرداخت به برخی از خویشان خود می شوند. و یا به عبارت دیگر صرف هزینه خوراک و پوشاک و سایر هزینه های متعارف زندگی با توجه به وضعیت انفاق کننده است. تفاوت نفقه اقارب با نفقه زوجه : ۱- نفقه زن مقدم بر نفقه اقارب است. ۲- زن می تواند نفقه گذشته خود را مطالبه کند ولی اقارب تنها می توانند نفقه آتیه خود را مطالبه نمایند. ۳- نفقه زن منوط به تمکن مرد نیست در حالی که پرداخت نفقه اقارب منوط به تمکن منفق و به میزان استطاعت وی است. ۴- نفقه زوجه یک جانبه است یعنی شوهر تکلیف به انفاق زوجه را دارد در حالی که زوجه چنین تکلیفی ندارد اما نفقه اقارب دو جانبه است یعنی هم اولاد و هم پدر و مادر در صورت استحقاق نفقه دیگری ملزم به انفاق هستند.

ادامه مطلب

صدور حکم موت فرضی و آثار آن

صدور حکم موت فرضی و آثار آن

  • زمان مطالعه : 2 دقیقه

حکم موت فرضی، غایب مفقود الاثر : وقتی فردی ناپدید می شود از فوت یا حیات وی خبری در دست نیست و اموال و امور و خانواده و تکلیف و تعهدات وی بلاتکلیف مانده است.در قانون تاسیسی وجود دارد تحت عنوان موت فرضی و پروسه دادن تصرف اموال فرد غایب به ورثه.حکم موت فرضی غایب در موردی صادر می شود که از تاریخ آخرین خبری که از حیات او رسیده است مدتی گذشته باشد که عادتاً چنین شخصی زنده نمی ماند. به موجب ماده 1019 قانون مدنی " حکم موت فرضی غایب در موردی صادر می شود که از تاریخ آخرین خبری که از حیات او رسیده است مدتی گذشته باشد که عادتاً چنین شخصی زنده نمی ماند " . در مواد 1020 لغایت 1022 قانون مدنی مواردی که شخص غایب مفقودالاثر زنده فرض نمی شود بیان شده است. با توجه به این مواد در می یابیم که مدتی که شخص پس از گذشت آن عادتا زنده فرض نمی شود ، حداقل سه سال و حداکثر ده سال است. برای مطالعه مواردی که شخص غایب زنده فرض نمی شود، کلیک کنید. بر اساس ماده 1023 قانون مدنی و ماده 155 قانون امور حسبی پس از گذشت این مدت، در صورتی که ورثه تقاضای صدور حکم موت فرضی کرده باشند، دادگاه اقدام به انتشار آگهی برای صدور حکم موت فرضی می کند و به این طریق اشخاصی که ممکن است از غایب خبری داشته باشند را دعوت می کند تا اطلاعات خود را بیان کنند. قانون مدنی ایران چندین مورد از مواردی که می توان در خصوص غایب مفقودالاثر حکم موت فرضی را صادر نمود بیان نموده است. طبق قانون مدنی بعد از مدت زمان تعیین شده می توان برای این اشخاص حکم موت فرضی را صادرکرد. این موارد عبارتند از: در مواردی که غایب مفقودالاثر در مدت ده سال پس از غیبت او به سن 75 سال رسیده باشد. در صورتی که فردی در زمره قشون جنگی باشد و در جنگی که منتهی به صلح شده است به مدت سه سال خبری از او دریافت نگردد یا اینکه پنج سال پس از جنگی که منتهی به صلح نشده است از او خبری دریافت نگردد. اگر حین سفر دریایی و به دنبال غرق شدن کشتی به مدت سه سال از فرد هیچ گونه اخباری مبنی بر زنده بودن او دریافت نشود. شرایط صدور حکم موت فرضی : درخواست از سوی اشخاص ذینفع در قانون امور حسبی؛ ورثه، وصی و موصی له می توانند از دادگاه درخواست صدور حکم موت فرضی نمایند ولی طلبکاران غائب چنین حقی را ندارند. • گذشت مدت متعارف • سه بار نشر آگهی • گذشت یکسال از آخرین نشر آگهی. تقدیم دادخواست صدور حکم موت فرضی به دادگاه : دادخواست حقوقی به خواسته صدور حکم موت فرضی باید به صورت کتبی و دربر دارنده مشخصات غایب, تاریخ غیبت شخص و دلایلی که بر حسب آن درخواست کننده خود را محق میداند، باشد. ادله و اسنادی که بر طبق استناد به آنها بتوان این امر را محقق ساخت میبایست ضمیمه دادخواست باشد. تمامی شرایط بیان شده مطابق ماده های ۱۵۳ و ۱۵۴ قانون امور حسبی می باشد.

ادامه مطلب

نصب قیم

نصب قیم

  • زمان مطالعه : 4 دقیقه

قیــم کیست؟ به نماینده قانونی محجور، قیم گفته می شود. قیم از سوی دادگاه و در صورت نبودن ولی قهری و وصی تعیین می گردد. مرجع صلاحیتدار جهت تعیین قیم مطابق با قانون امور حسبی، دادگاه امور سرپرستی می باشد. قیم معمولاً جهت سرپرستی محجور و برای نگهداری اموال او منصوب می گردد. مطابق با ماده ١٢١٨ قانون مدنی برای اشخاص ذیل نصب قیم می شود: • برای صغار که ولی خاص ندارند. • برای مجانین و اشخاص غیر رشید که جنون یا عدم رشد آنها متصل به زمان صِغَر آنها بوده و ولی خاص نداشته باشند. • برای مجانین و اشخاص غیر رشید که جنون یا عدم رشد آنها متصل به زمان صغر آنها نباشد. • قیم زمانی تعیین می گردد که حکم حجر توسط دادگاه صادر و قطعی شده باشد. ماده ۴٨ قانون امور حسبی مقرر میدارد: “قیمومت راجع به دادگاه شهرستانی است که اقامتگاه محجور در حوزه آن دادگاه است و اگر محجور در ایران اقامتگاه نداشته باشد‌ دادگاهی که محجور در حوزه آن دادگاه سکنی دارد برای امور قیمومت صالح است.” ماده ۴٩ قانون امور حسبی مقرر میدارد: “هرگاه محجور در خارج ایران اقامت یا سکنی داشته باشد امور قیمومت راجع به دادگاه شهرستان تهران است. وظایف قیم چیست ؟ 1- یکی از وظایف قیم در ماده 1236 قانون مدنی بیان شده است که می‌گوید: «قیم مكلف است قبل از مداخله در امور مالی مولی علیه صورت جامعی از كلیه دارایی او تهیه كرده یك نسخه از آن به امضای خود برای دادستانی كه مولی علیه در حوزه آن سكونت دارد، بفرستد و دادستان یا نماینده او باید نسبت به میزان دارایی مولی علیه تحقیقات لازمه به عمل آورد.» 2- از وظایف دیگر قیم در خصوص اموال مولی‌ علیه او این است که اموال ضایع شدنی محجور را بفروشد و از پول آن با رعایت مصلحت محجور مالی خریداری یا به ترتیب دیگری که به مصلحت باشد، رفتار کند. مطابق ماده 1250 قانون مدنی، هر گاه قیم به اموال مولی علیه یا جنایت نسبت به شخص او مورد تعقیب مدعی العموم واقع شود، محکم به تقاضای مدعی العموم قیم دیگری برای اداره اموال مولی علیه معین خواهد کرد 3- مراقبت به درمان و بهداشت مولی‌ علیه موضوع دیگری است که در زمره وظایف قیم قرار می‌گیرد. ماده 82 قانون امور حسبی تاکید می‌کند: قیم باید هزینه زندگی محجور و اشخاص واجب‌ النفقه او و همچنین هزینه معالجه آنها را در بیمارستان و غیره و هزینه‌های لازم دیگر از قبیل هزینه تربیت اطفال محجور را بپردازد. 4- یکی دیگر از وظایفی که قیم بر عهده دارد این است که اسناد و اشیای قیمتی محجور را، با اطلاع دادستان، در محل امنی نگهداری کند و وجوه نقدی را که مورد احتیاج نیست در یکی از بانک‌های معتبر بگذارد، از وظایف قیم این است که لااقل سالی یک بار حساب تصدی خود را به دادستان یا نماینده او بدهد و هرگاه در ظرف یک ماه از تاریخ مطالبه دادستان حساب ندهد، به تقاضای وی و حکم دادگاه معزول می‌شود. (ماده 1244 قانون مدنی) به علاوه مطابق ماده 1245 قانون مدنی «قیم باید حساب زمان تصدی خود را پس از كبر و رشد یا رفع حجر به مولی علیه سابق خود بدهد. هرگاه قیمومت او قبل از رفع حجر خاتمه یابد حساب زمان تصدی باید به قیم بعدی داده شود.» حکم این ماده مربوط به نظم عمومی است و هیچ قراردادی نمی‌تواند قیم را از دادن صورت حساب زمان تصدی معاف کند.

ادامه مطلب

عزل قیم

عزل قیم

  • زمان مطالعه : 1 دقیقه

مطابق ماده ۱۲۴۸ قانون مدنی در موارد ذیل قیم معزول می‌شود: ۱- اگر معلوم شود که قیم فاقد صفت امانت است یا این صفت از او سلب شود. ۲- اگر قیم مرتکب سرقت، خیانت در امانت، کلاهبرداری، اختلاس، هتک ناموس، منافیات عفت، جرائم نسبت به اطفال و ورشکستگی به تقصیر یا تقلب شده و به موجب حکم قطعی محکوم شود. ۳- اگر قیم به علتی غیر از علل فوق محکوم به حبس شود و بدین جهت نتواند امور مالی مولی‌علیه را اداره کند. ۴- اگر قیم ورشکسته شود. ۵- اگر عدم لیاقت یا ناتوانی قیم در اداره اموال مولی‌ علیه معلوم شود. ۶- به موجب ماده ۱۲۳۹ قانون مدنی هرگاه معلوم شود که قیم عامداً مالی را که متعلق به مولی علیه بوده جزء صورت دارایی او قید نکرده است و یا باعث شده که آن مال در صورت مزبور قید نگردد مسئول هر ضررر و خسارتی است که از این حیث ممکن است به مولی علیه وارد گردد به علاوه در صورتی که عمل مزبور از روی سوء نیت باشد قیم عزل خواهد شد. ۷- به موجب ماده ۱۱۴۳ قانون مدنی دادستان می‌تواند از دادگاه تقاضا کنند که از قیم تضمیناتی راجع به اداره اموال مولی علیه بخواهد هرگاه قیم برای دادن تضمین حاضر نشود از سمت قیمومت عزل می‌گردد. ۸- به موجب ماده ۱۲۴۴ قانون مدنی قیم باید حداقل سالی یک مرتبه حساب تصدی خود را به دادستان یا نماینده او بدهد و هر گاه در ظرف یک ماه از تاریخ مطالبه دادستان حساب ندهد به تقاضای دادستان عزل می‌شود. چه کسانی میتوانند سبب عزل قیم را به دادستان اطلاع دهند ؟ محجور و هر ذی نفعی میتواند به دادستان وجود سبب عزل قیم را اطلاع دهند؛ در این صورت اگر دادستان سبب عزل را موجود دید از دادگاه درخواست عزل قیم را می نماید.

ادامه مطلب

صدور حکم حجر

صدور حکم حجر

  • زمان مطالعه : 2 دقیقه

صدور حکم رفع حجر فرد متقاضی رفع حجر، می تواند به دادگاهی که حکم حجر را صادر نموده مراجعه کرده و ادعای خروج از حالت حجر یا به عبارتی ادعای رشد خود را مطرح نماید. با طرح این ادعا، دادگاه بررسی های لازم را انجام داده و پس از کسب تأییدیه پزشکی قانونی مبنی بر سلامت عقلی خواهان، دادگاه اقدام به صدور حکم رفع حجر می نماید. به موجب این حکم، قیومیت فرد نیز باطل شده و فرد توانایی این را دارد که در مورد امور خود، مستقلاً تصمیم بگیرد. در واقع نظر پزشکی قانونی در زمینه احراز جنون یا عدم جنون فرد، به منزله نظر کارشناسی برای دادگاه است و تا زمانی که خلاف واقع نبودن آن برای دادگاه محرز نشود، دارای اعتبار است. در صورتی محقق قضیه، به خلاف نظر کارشناسی پزشکی قانونی برسد، این نظریه از اعتبار خارج می گردد. به طور معمول رئیس دادگاه علاوه بر نظر پزشکی قانونی از خود مجنون یا محجور نیز بررسی های لازم را به عمل می آورد. مدارک و منضمات مورد نیاز جهت طرح دعوای رفع حجر : 1- تصویر مصدق دادنامه مربوط به صدور حکم حجر (اختیاری) 2- تصویر مصدق نظریه پزشک قانونی (اختیاری) 3- به همراه داشتن کارت ملی جهت احراز هویت و کارت عابر بانک جهت پرداخت هزینه دادرسی الزامی است. • در صورت عدم وجود مدارک اختیاری فوق می­توانید یکی از موارد ذیل را ارائه نمایید. 1- استعلام نظر پزشکی قانونی. 2- تحقیقات محلی. 3- استماع شهادت شهود و مطلعین. 4- شماره پرونده استنادی. 5- سایر دلایل و مستندات

ادامه مطلب

ثبت ازدواج مجدد مرد

ثبت ازدواج مجدد مرد

  • زمان مطالعه : 2 دقیقه

مرد در چه صورت می تواند اجازه ازدواج مجدد از دادگاه دریافت کند؟ برخی از دعاوی مروبط به روابط خانواده و حقوق خانواده است. یکی از این موارد همین موضوع ازدواج مجدد برای مرد است که ازدواج دوم نیز نامیده می شود. در پاسخ به این پرسش که آیا می توان به دلیل عدم تمکین ازدواج مجدد کرد باید گفت بله. مرد می تواند به دلیل عدم تمکین و ترک منزل همسر خود از دادگاه درخواست صدور مجوز ازدواج دوم را بدهد. هم‌چنین زن نمی تواند تا زمانی که تمکین نکرده است دادخواست مطالبه نفقه را ارائه دهد. ضمن اینکه زوجه نمی تواند تا زمانی که شروط ضمن عقد در میان باشد درخواست طلاق یک طرفه دهد. اخذ مجوز از دادگاه از طریق همسر دوم : در واقعیت ، مردان جهت ازدواج دوم به دادگاه مراجعه نمی کنند تا اجازه ازدواج مجدد را بگیرند ، بلکه آنان از طریق همسر دوم اقدام می کنند زن و مرد ابتدا عقد موقت طولانی مدت می کنند که بدون تشریفات بوده و شرایط ضمن عقدی مانند عقد دائم منعقد کرده و در نهایت در اولین فرصت اجازه ی ازدواج مجدد را از دادگاه می گیرند ، از این رو همسر دوم به صورت صوری دادخواستی مبنی بر الزام شوهر به ثبت ازدواج دائم تسلیم دادگاه خانواده می کند و دادگاه نیز با بررسی پرونده و دلایلی چون ؛ شهادت شهود ، اقرار شوهر ، صورتجلسه ی عادی عقد ازدواج دائم و …. حکم الزام شوهر به ثبت ازدواج دائم را با مهریه و درج شرایط لازم در سند عادی ازدواج صادر خواهد کرد تا بدین وسیله بدون نیاز به رضایت همسر اول و موجه نشان دادن دلایل مرد برای ازدواج مجدد ، مرد به راحتی بتواند اجازه ازدواج دوم را دادگاه دریافت نماید . ماده ١۶ قانون حمایت خانواده مصوب ١٣۵٣ مقرر نموده است: “مرد نمی‌تواند با داشتن زن، همسر دوم اختیار کند مگر در موارد زیر: • رضایت همسر اول. • عدم قدرت همسر اول به ایفای وظایف زناشویی. • عدم تمکین زن از شوهر. • ابتلاء زن به جنون یا امراض صعب‌العلاج موضوع بندهای ۵ و ۶ ماده ۸. • محکومیت زن وفق بند ۸ ماده ۸. • ابتلاء زن به هرگونه اعتیاد مضر برابر بند ۹ ماده ۸. • ترک زندگی خانوادگی از طرف زن. • عقیم بودن زن. • غایب مفقودالاثر شدن زن برابر بند ۱۴ ماده ۸.”

ادامه مطلب

اثبات و انکار زوجیت

اثبات و انکار زوجیت

  • زمان مطالعه : 2 دقیقه

اثبات و انکار زوجیت انکار زوجیت : در بعضی از مواقع پیش می آید که شخص داشتن رابطه زوجیت با دیگری را انکار می‌کند و بیان می دارد که هیچ گونه عقدی را اعم از دائم یا موقت با چنین زنی منعقد نکرده است. شخصی که مدعی رابطه ی زوجیت است باید وجود این رابطه را اثبات کند و بار اثبات را او به دوش بکشد و علت این امر وجود قاعده فقهی (البینه علی المدعی والیمین علی المنکر) می باشد.منکر شدن نسبت به رابطه زوجیت زمانی پیش می آید که عقد نکاح و ازدواج در دفتر ازدواج و طلاق به ثبت نرسیده باشد. البته این انکار ویا ادعای زوجیت باید در دادگاه واقع شده باشد بنابراین در صورتی که خارج از دادگاه شخصی منکر زوجیت شود ویا بدون طرح دعوی اثبات زوجیت مدعی ازدواج گردد جرم مرتکب نشده است واز نظر قانونی مجازات نمیشود. انکار رابطه ی زوجیت و ضمانت اجرای آن : هرکس اعم از مرد یا زن، به هردلیلی در دادگاه، وجود رابطه ی زوجیت را منکر شود، لیکن ثابت شود که این انکار زوجیت بی اساس و واهی بوده است، منکربه حبس تعزیری درجه ی 6 و یا جزای نقدی درجه ی 6 محکوم می شود. قانونگذار حتی این حکم را در مورد قائم مقام قانونی ،اشخاصی که با علم به وجود رابطه ی زوجیت، آن را در دادگاه خانواده انکار کنند نیز جاری و ساری دانسته است. با عنایت به اینکه ممکن است اشخاصی برخلاف واقع به صورت کاملا بی اساس و واهی، مدعی وجود رابطه ی زوجیت با دیگری شوند نیز به مجازات مذکور محکوم می شوند. گاهی قائم مقام قانونی اشخاص، ممکن است به دلایل واهی، با طرح شکایت کیفری یا اقامه ی دعوای حقوقی، مدعی زوجیت گردند. در این صورت نیز قانونگذار در قسمت پایانی ماده ی مذکور، اقدامات انجام گرفته را جرم دانسته و برای آن مجازات موصوف را در نظر گرفته است. با توجه به درجه بندی مجازات های تعزیری در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392، به هشت درجه، به موجب ماده ی 19 قانون مذکور، مجازات های تعزیری درجه 6 عبارتند از:حبس بیش از 6 ماه تا 2 سال جزای نقدی بیش از بیست میلیون ریال تا هشتاد میلیون ریال

ادامه مطلب

فسخ نکاح

فسخ نکاح

  • زمان مطالعه : 4 دقیقه

فسخ نکاح فسخ نكاح عبارت است از بر هم زدن عقد نکاح که تنها به اراده صاحب حق واقع مي شود و در زمره ي ايقاعات است نه قراردادها. فسخ كننده بايد اهليت داشته باشد و به همين دليل فسخ نكاح مجنون با ولي با قيم اوست. فسخ نكاح طبق ماده ۱۱۲۰ قانون مدني شامل انحلال يا بر هم خوردن نكاح به يكي از عوامل قانونی بدون دخالت زوج يا زوجه است و به دليل اهميتي كه درامر نكاح وجود دارد برخلاف بقيه عقود خيار فسخ وجود نداشته و تنها در مواردي كه قانون آنرا ذكر كرده است، حق فسخ نكاح براي طرفين نكاح به وجود مي آيد. يکي از مواردي که به طرفين اجازه مي‌دهد ازدواج را فسخ کنند کاري است که «تدليس» نام دارد. يعني فرد به اصطلاح کلي کلک بزند و صفت‌هايي را به خود نسبت بدهد که آنها را ندارد. اگر فردي با اين روش ازدواج کند، تکليف آن ازدواج معلوم است: همسر مي‌تواند ازدواج را فسخ کند. حق هم دارد! در ضمن، تفاوتي نمي‌کند که اين صفات و ويژگي‌هاي دروغين در متن عقد نوشته شده باشد يا خير، چون در هر دو حالت،‌ حق فسخ وجود دارد.

ادامه مطلب

استرداد جهیزیه

استرداد جهیزیه

  • زمان مطالعه : 3 دقیقه

استرداد جهیزیه استرداد جهیزیه را می توانیم نوعی اهرم فشار بر مرد بدانیم البته بعد از مطالبه مهریه در گزینه بعد استرداد جهیزیه اهرمی بر مرد محسوب شده است. نکته حائز اهمیت دیگری در این مورد این است در زمان استرداد جهیزیه اگر چنانچه مبلغ جهیزیه زیر پنجاه میلیون تومان باشد جهت شکایت باید به شورای حل اختلاف مراجعه نمود و مبالغ بالاتر از آن را به دادگاه خانواده ارجاع داده می شود. اموالی که توسط شوهر تهیه شده است در حکم جهیزیه و یا جزیی از جهیزیه نیست و زن نمی‌تواند در دعوی استرداد جهیزیه، آن اموال را نیز مطالبه نماید. برای اثبات درخواست استرداد جهیزیه از مرد، بهترین راه ارسال اظهارنامه رسمی با موضوع درخواست استرداد جهیزیه است که از تاریخ ابلاغ این اظهارنامه، ید مرد نسبت به جهیزیه ید ضمانی شده و عدم استرداد جهیزیه، می تواند با جمع سایر شرایط موجب تعقیب کیفری مرد شود. سیاهه جهیزیه چیست؟ معمولا رایج است که خانواده عروس یک لیست از جهیزیه تهیه می‌کنند که همان سیاهه است و این برگه به امضای شوهر و چند شاهد می‌رسد و نشانه این است که زوجه این اموال را با خود به منزل زوج آورده است. در این لیست قیمت، مدل و ویژگی‌های هر یک از اقلام جهیزیه ذکر می‌شود. اصولا استرداد به راحتی صورت می‌گیرد و زن با درخواست از دادگاه خانواده و یا شورای حل اختلاف برای استرداد جهیزیه اقدام می‌کند. لازم به ذكر است تا زمانی كه شوهر این سیاهه اموال را امضا نكرده باشد و در ضمن دو نفر هم به عنوان شاهد زیر آن سیاهه اموال را امضا نكرده باشند، چنین سیاهه جهیزیه‌ای اعتبار نخواهد داشت و در دعوای استرداد جهیزیه معتبر نخواهد بود.بهتر است تا شهود امضاكننده ذیل اموال مربوط به جهیزیه، مذکر باشند و ترجیحاً از خویشاوندان زن نیز نباشند.

ادامه مطلب

صفحه 7 از 8 از میانِ 69 طلاق توافقی و خانواده



گروه وکلای عدلجو