مبحث اول: در کلیات (مواد 684 تا 697)

413

ماده 684

281

عقد ضمان عبارت است از اینکه شخصی مالی را که بر ذمه دیگری است به عهده بگیرد.

متعهد را ضامن طرف دیگر را مضمون له و شخص ثالث رامضمون عنه یا مدیون اصلی می گویند.

ماده 685

258

در ضمان، رضای مدیون اصلی شرط نیست.

ماده 686

272

ضامن باید برای معامله اهلیت داشته باشد.

ماده 687

312

ضامن شدن از محجور و میت صحیح است.

ماده 688

301

ممکن است از ضامن ضمانت کرد.

ماده 689

303

هرگاه چند نفر ضامن شخصی شوند ضمانت هر کدام که مضمون له قبول کند صحیح است.

ماده 690

363

در ضمان شرط نیست که ضامن مالدار باشد لیکن اگرمضمون له در وقت ضمان به عدم تمکن ضامن جاهل بوده باشدمی تواند عقد ضمان را فسخ کند ولی اگر ضامن بعد از عقد، غیر ملی شود مضمون له خیاری نخواهد داشت.

ماده 691

291

ضمان دینی که هنوز سبب آن ایجاد نشده است، باطل است.

ماده 692

272

در دین حال، ممکن است ضامن برای تادیه آن اجلی معین کند و همچنین می تواند در دین موجل تعهد پرداخت فوری آن رابنماید.

ماده 693

320

مضمون له می تواند در عقد ضمان از ضامن مطالبه رهن کنداگرچه دین اصلی رهنی نباشد.

ماده 694

301

علم ضامن به مقدار و اوصاف و شرایط دینی که ضمانت آنرا می نماید شرط نیست بنابراین اگر کسی ضامن دین شخص بشودبدون اینکه بدآند آن دین چه مقدار است ضمان صحیح است لیکن ضمانت یکی از چند دین به نحو تردید باطل است.

ماده 695

261

معرفت تفصیلی ضامن به شخص مضمون له یا مضمون عنه لازم نیست.

ماده 696

274

هر دینی را ممکن است ضمانت نمود اگرچه شرط فسخی درآن موجود باشد.

ماده 697

280

ضمان عهده از مشتری یا بایع نسبت به درک مبیع یا ثمن درصورت مستحق للغیر درامدن آن جایز است.

گروه وکلای عدل جو